نگاهی به مسئله یادگیری (بخش نخست)
در تحصیلات عالی، از شما انتظار میرود که نسبت به یادگیری خود مسئولیت بپذیرید. استادان و مدرسان شما از طریق مطالبی که در خلال درسها، سمینارها و کارهای عملی و تحقیقات ارائه میشود، چارچوب عامی در اختیار شما قرار میدهند. همچنین ممکن است آنان در فرایند یادگیری از طریق معرفی منابع بیشتری برای مطالعه و ارائه پیشنهاداتی درباره فعالیتها و پیشرفتهایتان به شما کمک کنند. اما موفقیت نهایی شما در گرو آن است که بدانید چگونه از فرصتهایی که برای آموختن در اختیار شما قرار میگیرد، بیشترین استفاده را ببرید.
افراد مختلف در موقعیتهای متفاوتی به بالاترین حد یادگیری دست مییابند. این مطلب به شخصیت آنان، تجربیات قبلی آنان در زمینه یادگیری و اهداف، انگیزهها و انتظارات آنان از عمل آموختن وابسته است. اگر به دنبال موفقیت هستید لازم است در اولین فرصت ممکن شرایطی را که در آن یادگیری شما در بهترین حالت قرار دارد، تعیین کنید. همچنین میباید تلاش کنید روش یادگیری خود را توسعه دهید به گونهای که بتوانید به نحو کارآمد و مؤثر مطالب را در طیف وسیعتری از شرایط و موقعیتها بیاموزید.
این مقاله به شما کمک میکند نقطه شروع خود را مشخص سازید همچنین تصویر روشنتری ازمهارتهایی که به تکمیل آنها نیاز دارید، در اختیار شما میگذارد. برای سهولت، یادگیری به دو مرحله مجزا تقسیم شده است:
1. گردآوریاطلاعات؛ 2. پردازش معرفتی اطلاعات.
1. گردآوری اطلاعات
در مرحله نخست یادگیری، افراد از مهارتهای خود در شنیدن، درک مطلب، پرسش، خواندن و برقراری ارتباط استفاده میکنند تا دادهها و اطلاعات جهان خارج را گردآوری کنند. نظریهپردازان یادگیری معتقدند که غالب اشخاص در موقعیتهای مختلفی که با آن مواجه میشوند راههای خاصی را برای یادگیری برمیگزینند. برای مثال، در سمینارها برخی از دانشجویان ترجیح میدهند در صندلی خود آرام نشسته، به مطالب ارائه شده گوش کنند، در حالی که گروه دیگری ترجیح میدهند که به صورت فعال در بحث و گفتوگو مشارکت جویند. این مسأله ممکن است به مهارتهای خاص افراد مانند شنیدن، پرسش کردن و ... وابسته باشد. همچنین ممکن است از شخصیت و مهارتهای آموزشی قبلی آنان سرچشمه گیرد، مانند اینکه آیا در دوران تحصیل در مدرسه از آنان خواسته شده است که در بحثهای کلاسی شرکت کنند یا آنکه آموزگار آنان در طول کلاس صحبت میکرده و آنان صرفاً شنونده بودهاند؟
مطب بعدی به شما کمک میکند تا راه مطلوب خود را برای گردآوری اطلاعات برگزینید.
چگونه اطلاعات را گردآوری کنید
تمرین: درباره یک موقعیت آموزشی که اخیراً در آن قرارگرفتهاید - مثلاً یک کلاسدرسی، یک کارگاه عملی، مطالعه شخصی یا تمرین گروهی - بیاندیشید و پاسخهای خود را به پرسشهای زیر مورد تأمل قرار دهید:
* به چه جنبهای از این موقعیت علاقه داشتهاید؟
* چه جنبهای از این موقعیت برای شما مطلوب نبود؟
* درباره یادگیری در چنین موقعیتی چه احساسی داشتید؟
* چرا چنین بود؟
درباره پاسخهای خود با سایر دانشجویان گفتوگو کنید تا ببینید چگونه امور مطلوب و نامطلوب در نزد آنان با امور مطلوب و نامطلوب در نزد شما تفاوت دارد. مثال زیر نشاندهنده نوع پاسخی است که شاید شما به پرسشهای بالا داده باشید.
نمونهای از یک پاسخ
«توجه اصلی من به این بود که چارچوب نظری بحث را از راه گوش دادن دقیق و یادداشتبرداری از مهمترین نکات درس درک کنم. اما از آنجا که فرصت کمی برای تأمل در اختیار داشتم، نتوانستم نحوه ارتباط نظریه و عمل را در این بحث بررسی کنم. در نتیجه، نتوانستم مشارکت مفیدی در بحث کلاسی داشته باشم و در بیشتر اوقات ساکت بودم.»
یادداشت کردن اینکه احساس شما درباره یک موقعیت خاص یادگیری چیست، به شما کمک خواهد کرد که روش یادگیری مناسب خود را شناسایی کنید. در مثال بالا، دانشجو آشکارا ترجیح دادهاست که از طریق گوشدادن به دیگران و بدون شرکت در بحث، مطالب مطرح شده در کلاس را بیاموزد. اما او خاطر نشان میکند که اگر فرصت مناسب برای تفکر درباره آنچه که استاد گفته بود داشت، احساس میکرد آمادگی بیشتری برای مشارکت در بحث کلاس را دارد.
برخی از نویسندگان معتقدند که چهار روش پایه و اساسی برای یادگیری وجود دارد. توصیفات زیر را مطالعه کرده، بکوشید تا معین کنید کدام یک دقیقترین توصیف را از روش منتخب شما برای فراگیری ارائه میدهد. زمانی که روش یادگیری مناسب خود را شناسایی کردید فنونی را برای پیشرفت و توسعه روش مزبور به شما پیشنهاد خواهیم کرد.
الف- فراگیر فعال:
* از تجربیات و چالشهای جدید لذت میبرد.
* در موقعیتهایی که میتواند در طیف وسیعی از فعالیتهایی که تدریجاً در معرض تغییر هستند شرکت کند، احساس موفقیت و پیشرفت میکند.
* از اینکه از طریق اداره یک بحث یا ارائه یک کنفرانس در کانون توجه دیگران قرار گیرد، لذت میبرد.
* از فرصتها استفاده میکند تا در خلال گفتوگو و کنش متقابل با دیگران افکار و عقاید خویش را ارتقا بخشد.
تقریباً مؤثرترین شیوه یادگیری برای یک فراگیر فعال، شرکت در کارهای گروهی، گفتوگوها، سمینارها، کارگاهها و شبکههای مطالعاتی است.
* از اینکه نقش منفعلی در یادگیری داشته باشد، ناخشنود است.
* از انجام وظایف و تکالیف اجباری لذت نمیبرد.
* از همگونسازی و تفسیر مجموعه بزرگی از اطلاعات پیچیده لذت نمیبرد.
* ترجیح میدهد که به جای فعالیت فردی، در کار گروهی شرکت کند.
تقریباً کماثرترین روش یادگیری برای یک فراگیر فعال، آموختن از طریق سخنرانی استاد در کلاس، شرکت در کلاسهای آزمایشگاهی (وقتی که روش آزمایش از قبل تعیین شده باشد) و به تنهایی خواندن، نوشتن و اندیشیدن است.
ب- فراگیر اندیشهورز:
* دوست دارد پیش از تصمیمگیری فرصتی برای اندیشیدن و تأمل ورزیدن درباره تمام نتایج آنچه که میشنود یا میخواند داشته باشد.
* ترجیح میدهد در خلال بحثها در حاشیه قرار داشته باشد.
* به جای مشارکت ورزیدن، از راه گوشدادن به دیگران و از طریق مشاهده میآموزد.
* از اینکه به صورت مستقل کار کند لذت میبرد.
* ترجیح میدهد که همواره کار جامع و دقیقی ارائه دهد نه آنکه برای ارائه به موقع کار خود از راه میانبُر برود!
* تقریباً مؤثرترین روش یادگیری برای فراگیر اندیشهورز آموختن از راه فعالیت فردی، درس استاد و مطالعه مستقل است.
* دوست ندارد او را به شرکت در بحثی که از ابتدا تمام جوانب آن رابه دقت بررسی نکردهاست، مجبور کنند.
* دوست ندارد او را با عجله از یک فعالیت به فعالیت دیگر منتقلکنند.
* نگران است که تا فرا رسیدن مهلت مقرر برای تحویل تکالیف درسی، او را مجبور کنند که کاری بدون تأمل و اندیشه دقیق ارائه دهد.
تقریباً کم اثرترین روش یادگیری برای فراگیر اندیشهورز، یادگیری از طریق یک فعالیت خودجوش، مانند مباحثههای گروهی خودجوش است که فرصتی برای برنامهریزی و آمادهسازی دقیق در اختیار شخص نمیگذارد.
ج- فراگیر نظریهپرداز:
* زمانی که شخص با الگوها و نظریهها سر و کار دارد، یادگیری مؤثرتری دارد.
* از اینکه در روابط میان آرا، مباحث و مفاهیم به کاوش بپردازد لذت میبرد.
* در پی آن است که از معقول بودن و منطقیبودن استدلالها و روش شناسیهایی که اساس نظریهها را تشکیل میدهند مطمئن شود.
* از راه مشارکت در موقعیتهای پیچیده رشد میکند.
* دوست دارد فعالیت او هدف معین و روشنی داشته باشد.
تقریباً مؤثرترین روش یادگیری برای فراگیر نظریهپرداز، یادگیری از طریق بحث کردن درباره نظریهها با دانشجویان همدورهای یا استادان خود یا مطالعه و نقد کتابها و مقالات است.
* دوست ندارد در موقعیتهای سازماننیافتهای که فاقد هر گونه چارچوب نظری یا مفهومی روشناند، درگیر شود.
* به مطالبی که فاقد مبنای روششناختی معقولاند، با دیده شک و تردید مینگرد.
* با واقعیتهای عینی راحتتر از عواطف و احساسات شخصیکنار میآید.
کم اثرترین روش یادگیری برای فراگیر نظریهپرداز یادگیری از راه طرح پرسشهای بیسرانجام، تمرین مهارتها و ... است.
د- فراگیر عملگرا:
* از آمیختن فنون عملی که با حوزه کاری و شغل آینده او مرتبط هستند لذت میبرد.
* به دنبال یافتن ارتباط نظریهها با عمل است.
* دوست دارد آموختههای خود را از طریق حل مسائل عملی استحکام بخشد.
* علاقهمند است ضوابط روشنی برای عمل در اختیار داشته باشد.
مؤثرترین روش یادگیری برای فراگیر عملگرا از راه طرحهایعملی، تجارب کاری، حل مسائل عملی، تجربیات آزمایشگاهی و ... است.
* علاقهای به یادگیری در موقعیتهایی که اطلاعات بهدست آمده بیش از اندازه نظری است ندارد.
* به یادگیری در موقعیتهایی که در آن نمیتواند کاربردی عملی برای اطلاعات بیابد علاقهمند نیست.
کماثرترین روش یادگیری برای فراگیر عملگرا یادگیری از طریق بحثهای نظری و امثال آن است.
هر چند ممکن است جنبههای مختلفی از شخصیت خود را در چهار گروه یاد شده بیابید، احتمالاً ویژگیهای یکی از این گروهها به گونهای است که احساس میکنید بهتر از گروههای دیگر وضعیت شما را توصیف میکند. این گروه بیانگر همان روش مطلوب و مؤثر شما برای یادگیری است و موقعیتهایی را که در آن میتوانید یادگیری مؤثر یا غیرمؤثر داشته باشید مشخص میکند.
به یاد داشته باشید که ممکن است در آغاز کار با مشکلاتی روبهرو باشید و چنین نیست که ضرورتاً همه فنون و روشها برای شما مناسب باشد. به تجربه کردن و آزمودن روشها ادامه دهید تا زمانی که به روشی که با شما تناسب دارد دست یابید و از آن پس آن را تداوم دهید تا به صورت طبیعت ثانوی شما درآید.
ادامه دارد...
نشریه معارف شماره 28 ـ مرداد و شهریور 84
پیام نوروزی 1390 رهبر معظّم انقلاب اسلامی«مدظلّهالعالی»