چگونه باید مهر و محبت دیگران را کسب کنیم؟
از روایات به دست میآید که رعایت اموری چند، موجب جلب محبت دیگران است؛ از جمله:
1 ـ خوشاخلاقی
«حسن خلق» و برخورد شایسته، کمندی است که دیگران را در دام محبت اسیر میکند. از امام صادق(ع) پرسیدند: حد و مرز اخلاق نیک چیست؟ فرمود: اخلاقت را نرم کنی، کلامت را پاکیزه سازی و با چهرهای گشاده با برادران دینیات روبهرو شوی.
گشادهرویی، از بارزترین صفات رسول خدا(ص) بود که سهمی عمده در جذب مردم به اسلام و شیفتگی آنان به حضرت داشت. خداوند درباره این خصلت مردمی پیامبر(ص) میفرماید: «فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک؛ به دلیل رحمت الهی بود که برای مردم نرم شدی.اگر تندخو و خشن و سختدل بودی، از دور تو پراکنده میشدند». در ادامه آیه میفرماید: پس، از آنان در گذر، برایشان استغفار کن و در کار با آنان مشورت نما.
«عفو»، «استغفار» و «مشورت»، نمونههای دیگری از حسن خلق و رفتار مردمدارانه است، چرا که این کار، اعتماد به مردم و به حساب آوردن آنان است و آنان را جذب میکند.
2 ـ عفو و گذشت
کینهتوزی و لجاجت، ویژه روحهای حقیر و همتهای پایین است. برعکس، آنان که نظری بلند و روحی بزرگ دارند، پوزشها را میپذیرند، از خطاهای دیگران چشم میپوشند و از حق شخصی خویش درمیگذرند. بلند نظری انسان، عامل محبت و جلب دلهای دیگران است. برای خود انسان نیز نوعی لذت روحی دارد. گفتهاند: «در عفو، لذتی است که در انتقام نیست.»
عفو و گذشت و چشمپوشی و نادیده گرفتن لغزشهای دیگران، بذرهای جلب محبت است و دیگران را خوشبین، وفادار و با محبت نگاه میدارد.
امام سجاد(ع) در دعای بلند «مکارم الاخلاق»، از خداوند اینگونه طلب میکند:
«خداوندا!... مرا ثابتقدم و استوار بدار تا با ناخالصان و دغلها، خیرخواهانه برخورد کنم و هر کس از من دوری گزید، من به او نیکی کنم و به کسی که مرا محروم کرده، بذل و عطا کنم و با کسی که با من قطع رابطه کرده، بپیوندم. کسی که غیبت مرا کرده است، به خوبی یاد کنم. توفیقم ده که نیکی را سپاسگزار باشم، از بدی، چشم پوشم و درگذرم.»
اینها گوهرهای تابناکی در شیوههای معاشرت است. گفتن اینها در زبان، آسان است، اما عمل به آنها، بسیار سنگین است، جز از همتهای والا و روحیههای زیبا برنمیآید و باید توفیقش را از خدا طلبید.
3 ـ بخشش و محبت
انسان بنده احسان است. به هر کس نیکی کنی، او را رام و مطیعخویش میسازی. به هر کس محبت و لطف کنی، قلعه دلش را فتح کردهای. به قول سعدی:
بنده حلقه به گوش ، ار ننوازی ، برود
لطف کن لطف، که بیگانه شود حلقه به گوش
این تعلیم حضرت رسول(ص) است که: «ای مردم! میدانم که نمیتوانید با اموالتان همه را راضی کنید، ولی با چهره باز و گشادهرویی و خوشاخلاقی، میتوانید.»
سخن مولایمان حضرت امیر(ع) چنین است: «بالایثار یسترق الاحرار؛ آزادمردان، با ایثار، بنده و غلام میشوند». البته بنده و غلام خوبیها و کرامتهای اخلاقی. این هم گام دیگری در جذب دلها و ایجاد الفتها و تحکیم رابطههای عاطفی در جامعه بشری است. «عند تواتر البرّ و الاحسان یتعبّد الحرّ؛ احسان زیاد باعث میشود که آزادگان بنده انسان شود.»
4 ـ تواضع و خاکساری
افتادگی و تواضع، یکی دیگر از راههای جلب محبت است. افراد متواضع میتوانند مردم را پروانهوار دور شمع وجود خود جمع کنند.
تکبر، پشت انسان را خالی میکند. مردم، از پیرامون افراد مغرور و متکبر و خودخواه، پراکنده میشوند. برعکس، تواضع، مردم را به محبت و عنایت و حمایت میکشاند.
امام علی(ع) فرموده است:
سه چیز موجب محبت دیگران میشود: «الدین و التواضع والسخاء؛ ینداری، فروتنی و بخشندگی.»
مغروران و خود بزرگبینان، هرگز نمیتوانند با جمعی کار کنند و حمایت آنان را همواره همراه خود داشته باشند. اگر هم چند صباحی مردم در پی آنان باشند، به تدریج رهایشان میکنند. مگر اینکه منافع مادی و اجتماعی در گرو وابستگی به آنان باشد.
5 ـ حوصله و تحمل
«سعه صدر»، وسعت نظر و ظرفیت لازم داشتن، از نمونههای دیگر «مردمداری» است. گاهی افراد، بیحوصلهاند، از جایی و چیزی ناراحتی دارند، یا ضرر و آسیبی دیدهاند، یا تحت فشار و گرفتاریاند، توقعهایشان بالاست، عصبانی میشوند، حرف تند میزنند و... آنکه تحمل تندیها و بداخلاقیها را در «مکتب صبر»، تمرین و تجربه کرده باشد، میتواند در ارتباط با مردم، به خدمت خویش و حضور کریمانه در کنارشان ادامه دهد. تحمل و مقاومت، از کوره در نرفتن، بردباری نشاندادن، خشمگین نشدن، از آثار این «ظرفیت» است. کسی که از این ویژگیاخلاقی برخوردار باشد، از یاری و حمایت دیگران هم برخوردار خواهد بود. باز بشنویم از کلام امیرالمؤمنین(ع) که فرمود:
«بالحلم تکثر الانصار». نیز این کلام نورانی حضرت: «بالاحتمال و الحلم یکون لک الناس انصارا و اعوانا». هر دو سخن، معنای
مشابه دارد؛ یعنی در سایه حلم و بردباری و تحمل است که یاوران زیاد میشوند و مردم، پشتیبان و حامی تو میگردند.
این خصلت، به ویژه برای کسانی که با مردم در تماس و ارتباط بیشتریاند و در معرض مراجعات، طرح سؤالها، نیازها، توقعات و مشکلاتند، ضروریتر و از مهمترین صفات شایسته برای مسئولاناست.
6 ـ تفقّد و رسیدگی
غالب مردم، به ویژه گرفتاران و دردمندان، نیازمند احوالپرسی، رسیدگی، سرکشی و در یک کلمه تفقّدند. گاهی یک سلام و احوالپرسی، شادابی روح و نشاط زندگی فراوانی (برای هر دو طرف) پدید میآورد. گاهی نوشتن یک نامه یا تلفن کردن به یک آشنا و فامیل، محبتها و صفاهای بسیاری ایجاد میکند. گاهی سر زدن به همسایه و عیادت یک بیمار و شرکت در یک مجلس ختم یا عروسی، مبدأ بسیاری از دوستیهای ماندگار میشود. دید و بازدیدهای خانوادگی، دلها و زندگیها را به هم مربوط میکند. پرسیدن گرفتاریها و مشکلات دیگران و تلاش در حل و رفع آنها، دلها را به وی جلب میکند.
با مردم زیستن، با همسایهها و همشهریها و همکاران و معاشران و همنوعان جوش خوردن، انس گرفتن، در رنج و راحتی دیگران شریک شدن، فاصلهها را با دیگران کوتاه کردن، قطع رابطهها را به «آشتی» بدل کردن، اختلافها و کدورتها را زدودن و... اینها همه «عمل صالح» است و خداوند چنین نیکوکارانی را دوست میدارد.
تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی
«مردمداری»، اخلاق زیبنده مسلمانی است که میخواهد از الگوهای دینی و ارزش های مکتبی الهام بگیرد و «زندگی
اسلامی» داشته باشد. باید با «عمل»، دیگران را جذب کرد، نه با «حرف»!
"نشریه معارف اسلامی ش 77"
* * *