بانوی عشق و صبر
با مروری هرچند سطحی بر کمالات و ویژگیهای حضرت زینب(س) این نکته رخ مینماید که تمام ویژگیهای یک انسان کامل در شخصیت آن بانوی گرامی در حد و درجات عالی وجود داشته و البته هرکدام از ویژگیها در صحنهای از صحنههای زندگی حضرتش فرصت نمود یافته است .
آنچه در زندگی حضرت زینب(س) عمومیت ویژهای یافته، همراهی ایشان با برادر بزرگوارش در حادثه عاشورا و مدیریت کاروان حسینی پس از این حادثه بزرگ است؛ در صورتی که نقش آن بانوی مکرمه در زندگی پدر بزرگوار و برادرش امام حسن مجتبی(ع) و نیز امام حسین(ع) برجسته و غیرقابل چشمپوشی است .
جای آن دارد که در بررسی ابعاد شخصیت حضرت زینب کبری(س) به صبر و مدیریت آن بانو و ویژگیهایی که عموماً پس از نهضت عاشورای سال 61 هجری فرصت بروز و ظهور یافت، بسنده نکنیم، بلکه به سایر ویژگیها و کمالات آن حضرت نیز نیمنگاهی افکنده شود .
مراتب علمی
مراتب علمی و کمالات والای حضرت زینب(س)، قدرت آن بزرگوار در تفسیر آیات وحی، و بیان احکام و فصاحت و بلاغت آن بانو که بدون تردید رنگ و بوی فصاحت و بلاغت پدر بزرگوارش را داشته، از شاخصترین ابعاد وجودی آن حضرت است.
مستند این ادعا را در چند کلمه از امام سجاد(ع) تقدیم میکنیم:
پس از آنکه حضرت زینب(س) در کوفه، خطبه معروف خود را خواند، امام سجاد(ع) خطاب به آن بانو فرمود: «یا عمه! اسکت انت بحمدالله عالمه غیرمعلمه و فهیمه غیرمفهمه؛ ای عمه! سکوت اختیار کن! تو به حمدالله دانشمندی هستی بدون آموزگار و دانایی هستی بدون یاد دهنده.
با عنایت به اینکه امام سجاد(ع) براساس تعارفات معمولی چنین لقبی را به کسی هرچند به عمه خود عطا نمیکند؛ بدون تردید، رمز و رازی در عالم بودن زینب بدون معلم و آگاه بودن ایشان بدون یاد دهنده و استاد نهفته است.
براین اساس، حضرت زینب(س) از یکسو عالم و دانشمند است (که در بخش اول مطالب زیر به آن اشاره شده است) و از سوی دیگر علم و دانش او از راه غیرمعمول (نادیده معلم) فراهم آمده است (که بخش دوم مطلب را تشکیل میدهد)
بخش اول
حضرت زینب(س) عالم و دانشمند است. تأمل در شخصیت آن حضرت و گذری بر فعالیتهای علمی و فرهنگی ایشان،مراتب علمی آن بانو را روشن میسازد. حضرت زینب شش سال داشت که مادرش ـ زهرا(س) ـ خطبهای در مسجد النبی درباره «فدک» خواند. زینب(س) در آن سن و سال کم، این خطبه را حفظ کرد. بعدها ابن عباس، از مفسران بزرگ که بعضاً لقب دریای علم را به او دادهاند، این خطبه را از حضرت زینب (س) نقل کرده است. علاوه بر این، ابن عباس از حضرت زینب به «عقیلتنا» تعبیر کرده است؛ چنانکه در ابتدای خطبه فدک میگوید: «این خطبه را عقیله ما، زنیب (س) دختر علی(ع) برای ما روایت کرد.»
تعبیر عقیله ( دانشمند و فهیم)از سوی ابن عباس که خود دریای علم و به تعبیر محمد حنفیه، عالم ربانی است، گویای مراتب و کمالات علمی حضرت زینب(س) است.
مصداق دیگری از کمالات علمی حضرت زینب(س) که ضمناً گویای فطانت و خوشحافظه بودن ایشان در سنین کودکی است، در حدیث معروف به حدیث «ام ایمن» آشکار است. توضیح اینکه رسول خدا(ص) درباره حوادث عاشورا (که سالها بعد اتفاق افتاد) مطالبی به ام ایمن بیان کردند. ام ایمن آن حدیث را برای زینب عنوان کرد.
حضرت زینب این حدیث را در اواخر عمر حضرت علی(ع) بر آن حضرت عرضه کرد و درستی آنرا دریافت؛ در حالی که سالها میگذشت از آن روز که این حدیث را از ام ایمن شنیده بود.
جالب توجه اینکه حضرتش این حدیث را سالها بعد (11 عاشورای سال 61 هجری) برای برادرزادهاش (حضرت سجاد) بیان کرد و به این طریق مرهمی بر دل داغدار برادرزاده نهاد.
حلقه درسی
سالها یکی پس از دیگری گذشتند، پس از ماجرای جمل و صفین که حضرت علی(ع) با خانواده خود به عراق مهاجرت کردند، حضرت زینب(س) هم چندسالی را در کوفه اقامت کرد.
زنان کوفه که به مراتب علمی، کمالات روحی و فصاحت و بلاغت زینب آگاه بودند، کسانی را نزد امام علی(ع) فرستادند، تا بدین واسطه حضرت زینب را به تشکیل کلاسهای تفسیر و درس و بحث مشتاق سازند.
این کلاسها تشکیل شد و زنان کوفه مشغول خوشهچینی از خرمن پرفیض علم و دانش زینب (س) شدند.
در این خصوص، مطلب ذیل شنیدنی است و آن مربوط میشود به یکی از جلساتی که حضرت زینب(س)مشغول تفسیر «کهیعص» (حروف مقطعه ابتدای سوره مبارکه مریم)بود.
در اینحال، حضرت علی(ع) وارد مجلس شدند و خطاب به دخترشان زینب(س) فرمودند:«نور چشمم! شنیدم که مشغول تفسیر کهیعص هستی!» زینب(س) فرمود: «آری!»
امام علی(ع) فرمودند: «این حروف رمز مصایب جانسوزی است که در کربلا پیش خواهد آمد.» آنگاه شمهای از آن حوادث را بر شمردند، به طوری که حضرت زینب(س) از شنیدن این حادثه که سالها بعد به وقوع پیوست، گریه کرد.
این بخش را با چند جمله از نویسنده اهل سنت ـ دکتر بنت الشاطی ـ به پایان میبریم که نوشته است:
«از یکسو زینب را میبینیم که در لطف و مهربانی مانند مادر و در دانش و پارسایی همتای پدرش، علی(ع) است و در برخی روایات است که او (زینب) را مجلس علمی بوده و زنان به قصد آموختن احکام دین نزد او میرفتند؛ او (زینب) را عقیله بنیهاشم میگفتند و از وی حدیث میآموختند. ابن عباس از او حدیث نقل میکند و میگوید: عقلیه ما زینب دختر علی(ع) حدیث کرد؛... فرزندان او را بنیعقیله میخواندند.»
بخش دوم
نکته دوم که از مطلب امام سجاد(ع) بر میآید اینکه آن بزرگوار این مراتب علمی را بدون شاگردی در محضر شخصی خاص به دست آورده است و معنای غیر معلمه و غیرمفهمه نمیتواند جز این باشد؛ اگرچه حضور (ولو در سنین کودکی) در محضر رسول خدا(ص) و در سالهای بعد استفاده از محضر پدر و دو برادر بزرگوارش امام حسن و امام حسین(ع) نمیتواند در شکلگیری این مراتب علمی بیتأثیر باشد؛ اما تردیدی نیست که نمیتوان کمالات علمی زینب را بیبهره از افاضات الهی دانست.
آن حضرت دانشمندی بود که دانش او از سنخ آموزشهای عرفی و معمولی نبوده است. تأمل در سخن حضرت سجاد(ع) (غیرمعلمه) ما را به این نکته رهنمون میسازد که علم و دانش حضرت زینب(س) جدای از بخشهایی که میتوانسته آنها را در محضر پدر بزرگوارش بیندوزد، از زمره دانشهایی است که خدای متعال به بندگان خاص خود عطا میکند، نه از نوع دانشهای اکتسابی و اندوختههای عرفی. مضافاً اینکه اگر خداوند وعده داده است به نیکوکاران «فرقان» ـ که خود علم و دانش است ـ عطا کند؛ چه کسی پرهیزکارتر و نیکوکارتر از زینب(س) ولاجرم چه کسی سزاوارتر از زینب کبراست که این عطیه و موهبت به او داده شود؟
براین اساس، جدای از اصالت و ریشه خانوادگی و استفاده از نفس گرم رسول خدا(ص) و استفاده از محضر پدر بزرگوار(ع) و همنشینی با دو سید جوان اهل بهشت (امام حسن و امام حسین) عنایات و تفضلات الهی را بایستی در اندوختههای علمی و کمالات فرهنگی و معنوی زینب مؤثر دانست.
فصاحت و بلاغت
عنایات الهی، به علم و دانش و مراتب معنوی زینب کبری منحصر نمیگردد، فصاحت و بلاغت آن بانوی گرامی نیز بدون شک عطیهای الهی بوده است. آن بزرگوار پس از حادثه عاشورا در برابر ابن زیاد خطبهای خواند که حاضران شدیداً تحت تأثیر قرار گرفتند، و ابن زیاد برای اینکه جو جلسه را در دست بگیرد، دست به نوعی واکنش دفاعی زد و خطبه آن بانو را سجعگویی خواند! و گفت: «به راستی که این زن در هنر سجعگویی زبردست است، پدرش هم سجعگو و شاعر بود.»
حضرت زینب(س) در جواب او فرمود: «زن را با سجعگویی چه کار؟! مرا به آن دلبستگی نیست؛ آنچه شنیدی سوز سینهام بود که بر زبان جاری شد.»
این مطلب از آنسو ادعای ما را مبنی بر اعطایی بودن فصاحت و بلاغت حضرت زینب(س) استحکام میبخشد، که اصولاً گوینده زمانی میتواند مطلبی را فصیح و بلیغ ادا کند که مطلب را تمرین و تکرار کرده باشد، و ایننکته درباره حضرت زینب (س) منتفی است؛ زیرا در حادثه عاشورا فرصتی نبود تا زینب کبری چنین تمرین و تکراری داشته باشد. لاجرم نمیتوان این خطبه وسایر خطبههای حضرت زینب را از عنایات و تفضلات پروردگار خالی دانست.
آری! کمالات و ابعاد شخصیت حضرت زینب(س) به مدیریت آن بانو در حادثة عاشورا خلاصه نمیشود؛ بلکه دهها ویژگی ممتاز دیگر را میتوان در وجود آن حضرت یافت، ویژگیهایی که آمیخته با تفضلات و عنایات خداوند بوده است. آن بزرگوار عالمی بوده که علم و دانش او از سرچمشة علمی الهی بود و فصاحت و بلاغت حضرتش، تجلی کلام خداست.
پدیدآورنده: الف ـ عبداللهی