سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایمان آن است که راستى را بر گزینى که به زیان تو بود بر دروغى که تو را سود دهد ، و گفتارت بر کردارت نیفزاید و چون از دیگرى سخن گویى ترس از خدا در دلت آید . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

صفحات اختصاصی
 
امور مالی و شهریه آموزش و امتحانات تماس با دانشگاه پژوهش و فرهنگی اخبار دانشگاه چه خبر در شهر شهدای آغاجاری مسابقه فجر انقلاب تصاویرآغاجاری برنامه کلاسی 90-91 آبادانی روستاها - آب و خاک برنامه کلاسی 90-91 نرم افزار - فناوری اطلاعات برنامه کلاسی 90-91 مدیریت اجرایی - مهندسی صنایع برنامه کلاسی 90-91 حسابداری-بازرگانی-صنعتی برنامه کلاسی 90-91 مترجمی زبان انگلیسی برنامه دروس فارسی و زبان عمومی 90-91 نشریه انجمن علمی مهندسی نرم افزار دانشگاه پیام نور نشریه انجمن علمی مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور آغا نشریه انجمن علمی حسابداری دانشگاه پیام نور آغاجاری نشریه انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه پیام نور نشریه انجمن علمی مدیریت صنعتی دانشگاه پیام نور آغا نشریه انجمن علمی مدیریت آب و خاک دانشگاه پیام نور نشریه انجمن علمی مدیریت آبادانی روستاها دانشگاه پی نشریه انجمن علمی مدیریت اجرایی دانشگاه پیام نور آغ نشریه انجمن علمی مترجمی زبان دانشگاه پیام نور آغاج نشریه انجمن علمی مدیریت بازرگانی دانشگاه پیام نور نشریه انجمن علمی مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه پیا برنامه کلاسی 90-91 رشته الهیات برنامه کلاسی 90-91 مدیریت اجرایی - مهندسی صنایع حذف و اضافه برنامه کلاسی استاد برومندزاده برنامه میانترم تعدادی از دروس تعیین شده
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :11
کل بازدید :135538
تعداد کل یاداشته ها : 62
103/2/8
12:4 ص
موسیقی

بسمه تعالی

 

نشریه انجمن علمی مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور آغاجاری

سال اول - شماره اول ، مهر1390

تولید 

 

 

فهرست مطالب

تاریخچه مهندسی صنایع

بخشی از فعالیت های یکی از انجمن های علمی موفق

حکایت جالب

آیا میدانید شش سیگما چیست ؟

شغل اولیه بعضی از افراد مشهور

خاطرات خلبان ایرانی در امریکا

تولید علم و جنبش نرم افزاری از دیدگاه مقام معظم رهبری

 

 

با سلام

بی تردید امروزه یکی از مؤلفه های قدرت و اقتدار کشور پیشرفت های علمی آن می باشد. با استعانت به خداوند متعال و عنایت مقام معظم رهبری و فرمایشات اکید ایشان در خصوص حرکت براساس چشم انداز بیست ساله کشور عزیزمان و تأکید ایشان بر تولید علم ،مدیریت پژوهشی دانشگاه پیام نورواحد آغاجاری ازتوجه دانشجویان به این هدف مهم و اقدام برای تشکیل انجمن های علمی استقبال می کند. امید است انجمن های علمی در سایه لطف خداوند سبحان و عنایت امام زمان(عج) بتواند گامی مؤثر و هدفمند در استفاده بهینه از قابلیت های موجود در اعتلای علمی و پژوهشی کشور بردارند.

این شماره از نشریه به اهتمام عده ای از دانشجویان و با تلاش مدیریت پژوهشی دانشگاه آغاجاری تهیه شده که امیدواریم همه دانشجویان عزیز در این راستا همت کنند و هر چه سریع تر با انتخاب یک نفر بعنوان دبیر انجمن علمی نسبت به انسجام و هماهنگی در فعالیت های آتی بخصوص شماره دوم نشریه اقدام نمایند .

ضمنا شرح وظایف و ساختار سازمانی انجمن علمی را از دفتر فرهنگی (خانم همتیان) دریافت نمایید.

 

 

 

 

 

 

دانشگاه باید دائم نردبان تعالى را طى کند و پیش برود.

 

بنده طرفدار دانشگاهى هستم که اصولى، اعتلاطلب، روبه مردم، فعّال و از لحاظ علمى و فکرى، پرنشاط باشد.

 

تاریخچه مهندسی صنایع

دورهٔ مهندسی صنایع از اواخر قرن نوزدهم میلادی در بسیاری از دانشگاه‌های دنیا ارائه می‌شود. اولین مرکز مهندسی صنایع در سال ۱۹۰۸ میلادی در دانشگاه پنسیلوانیا در کشور آمریکا ایجاد شد. اولین دکترای مهندسی صنایع در سال ۱۹۳۰ توسط دانشگاه کورنل (Cornell University) اعطا گردید. پدر علم مهندسی صنایع فردریک تیلور است.

تعریف وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری ایران از مهندسی صنایع به صورت زیر می‌باشد:

با پیشرفت سریع علم، تکنولوژی و پیچیدگی‌های روز افزون آن، بالطبع سیستم‌های تولیدی و خدماتی نیز گسترش یافته‌است. ادارهٔ صحیح و مناسب و سیستماتیک این گونه واحدها مستلزم استفاده از تکنیک‌های علمی و پیشرفته‌ است. مباحث تولید و خدمات چنان گسترش یافته ‌است که رشته‌های مهندسی سنتی از قبیل شیمی، راه و ساختمان، مکانیک و غیره پاسخگوی همه مسائل نیست. برای جبران چنین کمبودهایی در قرن حاضر به ویژه طی چند دههٔ اخیر از پیوند رشته‌های گوناگون علوم مدیریت، اقتصاد و روش‌های مهندسی، رشتهٔ جدیدی به نام مهندسی صنایع به‌وجود آمده‌است.

توسعه روزافزون جامعه صنعتی و اجبار انکار ناپذیر برای حرکت همگام با فناوری و اقتصاد جهانی، نیازمندی‌های جدیدی را پیش روی دانشگاه‌ها و واحدهای صنعتی ایران قرار داده‌است. برای گذر از این مرحله مهم و حساس گروهی از اساتید دانشگاه علم و صنعت هیئت موسس انجمن مهندسی صنایع ایران را در سال ۱۳۷۷ تشکیل دادند. در تیر ۱۳۷۸، انجمن مهندسی صنایع ایران که طبق اساسنامه آن، موسسه‌ای است علمی، پژوهشی، آموزشی و غیر انتفاعی، در سال ۱۳۷۸ از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مجوز دریافت نمود. مهندسی صنایع رشته‌ای است که با طراحی، بهبود، و پیاده سازی سیستمای یکپارچه از افراد، مواد ،اطلاعات ،تجهیزات و انرژی مرتبط می‌باشد. این رشته بر پایه دانش تخصصی و تبحر در رشته ریاضی و طبیعی، اجتماعی و طراحی بنا شده است تا به کمک این علوم و قوانین به تعیین، پیش بینی و ارزیابی نتایج حاصل از سیستمهای یکپارچه بپردازد.

تفاوت مهندسی صنایع و مدیریت صنعتی

مهندسی صنایع یکی از شاخه‌های مهندسی می‌باشد که به توسعه ٬ بهبود ٬ اجرا و ارزیابی سیستم‌های منسجم انسانی ٬ مالی ٬ اطلاعاتی ٬ تجهیزاتی ٬ انرژی ٬ ماده و فرایند می‌پردازد. مهندسی صنایع برپایه ترکیب و ادغام مبانی ریاضیات ٬ فیزیک و دانش‌های اجتماعی با متدهای مهندسی تحلیل و طراحی بمنظور تعیین ٬ پیش‌ بینی و ارزیابی نتیجه بدست‌آمده از سیستم‌های مطبوع طراحی شده‌است.در سیستم‌های تولید ناب و بدون خطا (lean manufacturing) ٬ مهندسی صنایع در جهت حذف و کاهش منابع تلف شده از قبیل زمان ٬ پول ٬ ماده وانرژی نقش کلیدی دارد. همچنین علم مهندسی صنایع راجع به مدیریت عملیات، مهندسی سیستم ها، مهندسی تولید و مهندسی ساخت یا مهندسی سیستم های ساخت آگاهی می دهد؛ وجه تمایز مهندسی صنایع به شرکت داشتن نقطه نظرات دانش آموختگان آن در کارشان باز می گردد. این رشته عموما بعنوان مهندسی مدیریت یا مدیریت مهندسی، یا حتی مهندسی سیستم های سالم مطرح است.

بخشی از فعالیت های یکی از انجمن های علمی موفق

انجمن علمی مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور اصفهان

 

1 برپایی نمایشگاه دستاوردهای انجمن همراه با معرفی رشته و مشاوره به دانشجویان جدیدالورودو برگزاری کارگاه های تخصصی

2- طراحی وبلاگ تخصصی انجمن  

3 انتشاردومین خبرنامه انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع  

4 انتشار دفترچه راهنمای کنکور کارشناسی ارشد(همراه با معرفی منابع مطالعاتی وسایتهای مرتبط)        

5 برگزاری نشست تخصصی انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع باحضور اعضای فعال انجمن       

6 تقدیر ازاعضای فعال انجمن درزمینه ترجمه وتالیف مقالات وبرگزاری دوره های آموزشی دانشگاهی

7 شرکت دربخش مسابقات سومین دوره جشنواره ملی حرکت درزمینه انجمن علمی دانشجویی برگزیده،نشریه دانشجویی برگزیده

8 انتشار خبرنامه نخست انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع                          

9 برگزاری نشست تخصصی انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع باحضور اعضای فعال انجمن       

10 تقدیر ازکلیه اعضای فعال انجمن(ازابتدای تاسیس،شامل اعضای سابق شورای مدیریت واعضای زیر گروه کمیته های مختلف)

11 برگزاری سمینار و جلسه پرسش و پاسخ با موضوع آشنایی با اصول مقاله نویسی وترجمه با حضورمدیر واحد صنعت و معدن سازمان جهاد دانشگاهی            

12-برگزاری همایش تخصصی روز مهندسی (بزرگداشت خواجه نصیر الدین طوسی)               

13-راه اندازی بانک CD تخصصی رشته مهندسی صنایع                      

14 انتشار سومین شماره نشریه علمی، فرهنگی، اجتماعی فرادید               

15 تولید CD چند رسانه ای(مالتی مدیا) تخصصی انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع  

16 تولید داستان تصویری با موضوع رهبری مؤثر در روش کار (put more leadership into your style)

17 برگزاری نمایشگاه نشاط و تعالی با موضوع کتاب، نرم افزار، متدهای جدید آموزشی و با حضور شرکت های دانش بنیان

18 برگزاری سمینار آشنایی با رشته، کاربرد منابع آموزشی و بازار کارمهندسی صنایع به همراه معرفی نرم افزارتخصصی Gams دانشگاهی  

19 برپایی نمایشگاه دستاوردهای انجمن همراه با معرفی رشته و مشاوره به دانشجویان جدیدالورود، برگزاری مسابقات روزانه و برگزاری کارگاه های تخصصی                   

20 شرکت در جشنواره ملی حرکت 2             

21 برگزاری جلسه پخش فیلم تخصصی (شرایط کار با کیفیت) همراه با گفتمان و نقد دانشجویی

22 شرکت در سمینارهای تخصصی سازمان بازرگانی استان اصفهان           

23 تشکیل جلسه ی تخصصی هسته تعالی سازمانی گروه علمی انجمن با حضور کارشناس شرکت سیمان سپاهان           دانشکده ای

24 برپایی نمایشگاه دستاوردهای انجمن همراه با معرفی رشته و مشاوره به دانشجویان جدیدالورود در نمایشگاه ستاد استقبال

25 برگزاری سمینار های تخصصی جهت معرفی رشته مهندسی صنایع به دانشجویان جدیدالورود           

26 طراحی سایت تخصصی انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع                     

27 برگزاری جلسه پخش فیلم تخصصی (دستیابی به کیفیت برتر) همراه با گفتمان و نقد دانشجویی       

28 برگزاری سمینار های تخصصی جهت معرفی رشته مهندسی صنایع به دانشجویان جدیدالورود           

                                   

سایر فعالیت‌های انجمن علمی (بازدیدهای علمی- اختراعات ونوآوری ها-کسب رتبه و افتخار و ...)

 

-برپایی نماز جماعت و ضیافت افطار با حضور اعضای فعال انجمن

-بازدید اعضای انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع از کارخانه ذوب آهن اصفهان(دوردوم،ویژه آقایان)

-اردوی تفریحی اعضای انجمن درمجموعه تفریحی شرکت ذوب آهن اصفهان

-بازدید اعضای انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع از کارخانه ذوب آهن اصفهان(دوراول،ویژه خانم ها)

-اردوی تفریحی اعضای انجمن درمجموعه تفریحی شرکت ذوب آهن اصفهان(ویژه خانم ها)

-اعزام اعضای فعال انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع به نمایشگاه بین المللی کتاب تهران 89

-اعزام اعضای فعال انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع به نمایشگاه جشنواره ملی حرکت3 (دوسری)

-چاپ بروشور فعالیت های انجمن ، کارت ویزیت ، کارت تبلیغاتی ، دفترچه نشریه فرادید و دفترچه انجمن

-بازدید اعضای انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع از شرکت پلی اکریل ایران(سری دوم،آقایان)

-برگزاری نشستهای فرهنگی (پاتوق دانشجویی)

-تهیه ی فولدرحاوی اطلاعات موردنیازبازدیدکنندگان(به همراه فرم طرح مهندسی ارزش،فرم نظرسنجی وعضویت)

-بازدید اعضای انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع از شرکت پلی اکریل ایران(سری اول،خانمها)

-برگزاری جشن ویژه دانش آموختگی اعضای فعال انجمن ( ورودی سال 85)

-برپایی غرفه دستاوردهای انجمن در نمایشگاه دستاورد دستگاه های دولتی استان اصفهان واقع در محل دائمی نمایشگاه بین المللی پل شهرستان اصفهان

-بر پایی غرفه نمایشگاهی دستاوردها در حاشیه جلسه کمیته دانشجویی استان در دانشگاه و معرفی دستاوردها و فعالیت های انجمن به مدیران شهر و رؤسای دیگر دانشگاه ها

-ارائه گزارش عملکرد و راه اندازی غرفه دستاوردهای انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع در حاشیه نشست رؤسای مراکز و واحدهای دانشگاه پیام نور استان اصفهان

-برگزاری انتخابات انجمن علمی دانشجویی مهندسی صنایع به همراه برگزاری جلسه معارفه کاندیداهای شورای مدیریت انجمن

-اعزام افراد فعال انجمن به اردوی زیارتی سیاحتی مشهد مقدس تحت عنوان شمیم رضوی

-نشست تخصصی انجمن با موضوع آسیب شناسی فعالیت های انجمن

-برپایی ضیافت افطار با حضور اعضای فعال انجمن و برگزاری مسابقه کتابخوانی

-برگزاری جلسه اتحادیه انجمن های علمی دانشجویی مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور استان اصفهان

 -همکاری در برگزاری دوره آموزشی دوره آشنایی با جایزه ملی کیفیت ایران ( INQA)  و معرفی دانشجویان جهت ثبت نام با تخفیف

-بازدید از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران 88 و خرید بیش از 20میلیون ریال کتاب تخصصی مهندسی صنایع جهت تجهیز کتابخانه دانشگاه

-برگزاری نشست های فرهنگی با حضور دانشجویان، نمایندگان تشکل های دانشجویی، اساتید و مدیران دانشگاه

-پخش فیلم تخصصی (شرایط کار با کیفیت عالی) همراه با گفتمان و نقد دانشجویی

-شرکت در دوره ی تربیت مربی فرهنگی و معرفی اعضای فعال و مستعد انجمن جهت مشارکت در دوره

-جلسه ی معارفه کاندیداهای شورای مدیریت انجمن علمی و برگزاری انتخابات(دوره دوم)

-بازدید علمی از شرکت هواپیما سازی ایران(هسا) (دور دوم ویژه خانم ها)

-همکاری با شورای محترم دبیران به منظور برگزاری جشن روز دانشجو

-بازدید علمی از شرکت هواپیما سازی ایران(هسا) (دور اول ویژه  آقایان)

-بازدید هسته تعالی سازمانی گروه علمی انجمن از شرکت پالایشگاه نفت اصفهان

-معرفی دانشجویان فعال و مستعد گروه علمی انجمن به شرکت های موفق صنعتی جهت گذراندن دوره ی کارآموزی

-بازدید هسته تعالی سازمانی گروه علمی انجمن از شرکت فولاد مبارکه اصفهان

-بازدید علمی از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران(ویژه خانم ها)، 

-بازدید علمی از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران(ویژه آقایان)،

-برگزاری مسابقات فوتسال دانشجویی دانشگاه پیام نور مرکز اصفهان با همکاری واحد تربیت بدنی دانشگاه تحت عنوان مسابقات فوتسال جام یادواره شهید صیاد شیرازی

-پخش فیلم تخصصی (دستیابی به کیفیت برتر) همراه با گفتمان و نقد دانشجویی

-برگزاری تمرین فوتسال هفتگی ویژه ی اعضای انجمن (آقایان)

-بازدید علمی از شرکت فولاد مبارکه اصفهان

-بازدید هسته تعالی سازمانی گروه علمی انجمن از شرکت پلی اکریل ایران

-برگزاری انتخابات وجلسه ی معارفه کاندیداها

حکایت جالب     

روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.

اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی

و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی

پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟

لقمان جواب داد: اگر کمی دیر تر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.

اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهنرین خوابگاه جهان است.

و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست

آیا میدانید شش سیگما چیست ؟

شش سیگما فلسفه بهبود مستمر است و به سمت "عالی شدن در همه کارها" پیش می رود. شش سیگما  سیستمی است که تعیین می کند کجا قرار گرفته ایم، دوست داریم کجا باشیم، چگونه به آن مقصد می رسیم و چگونه در طول راه پیشرفت کنیم.

 استراتژی تحولی شش سیگما ، سیستمی است که موجب توسعه و گسترش متدهای مدیریتی، آماری و نهایتا حل مشکلات شده و به شرکت  امکان جهش و تحول را می‌دهد.

شش سیگما  یک ابزار است که برای میزان سازی دقیق فرآیند ها به کار می رود و اینکار را از طریق مشتری‌مداری، بهبود مستمر و درگیر کردنو مشارکت همه اعضا در داخل و خارج سازمان انجام می دهد.به طور ساده می توان گفت، شش سیگما  روشی است که بر اساس داده (data) هدایت می شود و هدف  آن دستیابی به کیفیت برتر است. چیزی که شش سیگما  را از سایر اصول کیفیت متمایز می کند این است که پیش گیری قبل از وقوع اشتباهات. به طور ویژه می توان گفت شش سیگما  یک تلاش نظم یافته است که فرآیندهای تکرار شوند سازمان را در بخشهای طراحی محصولات، عملکرد تامین کنندگان، سرویسهای خدماتی و ... از نزدیک مورد سنجش قرار می دهد.

شش سیگما یعنی رسیدن به سطحی از کیفیت تولیدات و ارایه خدمات که خطای فرآیندهای کاری به میزان ۴٫ ۳ عدد در هر یک میلیون موقعیت کاهش یابد .شش سیگما یک فلسفه است چون به کمک آن خطای کمتری در کار ایجاد میگردد ، یک اندازه گیری آماری است چون به دقت اندازه گیری محصول , خدمت و فرآیند کمک میکند ، یک ابزار اندازه گیری است چون سیستم اندازه گیری ایجاد میکند و در نهایت یک استراتژی تجاری است ، چون کیفیت را بالا و هزینه را کاهش میدهد .شش سیگما  یک متد آماری است که نیازهای مشتری را به صورت وظایف جداگانه ای  تعریف کرده و ضمنا یک سری ویژگی های بهینه در صورتیکه بین آنها عملکردهای فیمابین وجود داشته باشد، برایشان در نظر می گیرد. همانطور که از شواهد پیداست، گامهایی که برای نیل به این هدف برداشته می شود تاثیر بسیار عمیق به روی کیفیت محصولات، عملکرد سرویسهای مشتریان و پیشرفتهای حرفه‌ای پرسنل خواهد گذاشت.فرایندهایی است که هدف آنها ایجاد ارزش برای مشتری است و مستلزم ایجاد ارزش برای مشتری ، آفرینش ارزش در خود سازمان است . برنامه سازمانی که می خواهد رویکرد فوق را دنبال کند در وهله اول ورود به حوزه سیگما هاست و در مرحله بعد طی مراحل بهبود تا رسیدن به سطح شش سیگما( six sigma) یعنی ۳٫۴ خطا در یک میلیون فرصت می باشد . مفهوم بنیادی تفکر ناب ، در ریشه کن کردن اتلاف و آفرینش ارزش در سازمان نهفته است . تفکر ناب نگرشی است ، برای افزایش بهره وری و ارزش آفرینی مستمر و حداقل کردن هزینه ها و اتلافات ، به این ترتیب می توان دروازه ورود به سرزمین سیگما ها را ، رفع عیوب ، اتلافات و خطاهای مشهود از طریق روشهای سریع ، نظیر مفاهیم و تکنیک های تفکر ناب( lean thinking ) دانست . چرا که برای افزایش نرخ سیگما نیاز است افزایش نمایی در کاهش عیوب و اتلافات بوجود آید.

 منظور از کاهش خطا در سازمان کاهش خطا در فرآیند ها است در واقع محور بررسی و تحلیل ها در شش سیگما فرآیند می باشد و نه افراد . تمرکز سازمان برای کشاندن سطح کل به سطح شش سیگما با تمرکز بر فرآیند آغاز می گردد لذا تدوین فرآیندهای واقعی اصلی از اهمیت ویژه برخوردار است .

شغل اولیه بعضی از افراد مشهور

نادر شاه افشار --- پوستین دوز

آبراهام لینکلن رئیس جمهور آمریکا --- هیزم شکن

موسولینی رهبر ایتالیا --- روزنامه نگار

آلبر کامو نویسنده فرانسوی --- معلم

ژرژ پومپیدو رئیس جمهور فرانسه --- کارمند بانک

محمدعلی جناح رئیس جمهور پاکستان --- وکیل داد گستری

والت دیسنی مبتکر کارتن --- پادو

یعقوب لیث صفاری --- مسگر

هیتلر پیشوای آلمان --- نقاش ساختمان

سون یات سن رهبر چین --- معلم

ارسکین کالدول نویسنده آمریکایی --- فوتبالیست

جورج واشنگتن رهبر آمریکا --- زارع

جک لندن نویسنده انگلیسی --- ملاح کشتی

ژاندارک قهرملن ملی فرانسه --- چوپان

لویی آمسترانگ سلطان جاز آمریکا --- واکسی

خروچف رهبر شوروی --- معدنچی

بیل گیتس --- پادو

بیل موری کمدین امریکایی --- دست فروش

سیلوستر استالونه ( راکی) --- جاروکش قفس شیرها

 

 

 

 

خاطراتی از خلبان ایرانی در امریکا

 

پوز یانکی را به خاک بمال عباس!
چند روزی بود که به همراه عباس از پایگاه لکلند واقع در شهر سن آنتونیوتکزاس فارغ التحصیل شده و برای پرواز با هواپیمای آموزشی T-41 به پایگاه ریس در شمال تکزاس آمده بودیم. در ورزشهای روزانه، می بایست ابتدا جلیقه هایی را با وزن نسبتاً زیادی به تن می کردیم و چندین دور با همان جلیقه ها به دور محوطه و یا پادگان می دویدیم. این کار جزء ورزشهای اجباری بود که زیر نظر یک درجه دار آمریکایی انجام می شد. پس از پایان این مرحله، دانشجویان می توانستند ورزش دلخواه خودشان را انتخاب کنند و عباس که والیبالیست خوبی بود با تعدادی از بچّه های ایرانی یک تیم والیبال تشکیل داده بودند. آن روزها بیشترین سرگرمی ما بازی والیبال بود.
باید بگویم که آمریکاییان در سالهای حدود 1349 (1970 میلادی) تقریباً با بازی والیبال بیگانه بودند و هنگام بازی مقررات آن را رعایت نمی کردند؛ به همین خاطر یک روز هنگامی که با چند نفر از دانشجویان آمریکایی مشغول بازی بودیم.، آبشارهای بی مورد و پاسهای بی موقع آنها همه ما را کلافه کرده بود. عباس به یکی از آنها یادآوری کرد که اگر می خواهید والیبال بازی کنید باید مقررات آن را رعایت کنید. یکی از دانشجویان آمریکایی از این سخن عباس آزرده خاطر شد و در حالی که بر خود می بالید با بی ادبی گفت: توی شترسوار می خواهی به ما والیبال یاد بدهی؟
او به عباس جسارت کرده بود؛ به همین خاطر دیگران خواستند تا پاسخ او را بدهند؛ ولی عباس مانع شد و روی به آن دانشجوی آمریکایی کرد و با متانت گفت: من حاضرم با شما مسابقه بدهم. من یک نفر در یک طرف زمین و شما هر چند نفر که می خواهید در طرف مقابل.
دانشجوی آمریکایی که از پیشنهاد عباس به خشم آمده بود، به ناچار پذیرفت.
دانشجویان آمریکایی می پنداشتند که هر چه تعداد نفراتشان بیشتر باشد، بهتر می توانند توپ را بگیرند؛ به همین خاطر در طرف مقابل عباس ده نفر قرار گرفتند. عباس نیز با لبخندی که همیشه بر لب داشت در طرف دیگر زمین محکم و با صلابت ایستاد.
بازی شروع شد. سرنوشت این بازی برای تمام بچه های ایرانی مهم بود؛ از این رو دانشجویان ایرانی عباس را تشویق می کردند و آمریکایی ها هم طرف خودشان را؛ ولی عباس با مهارتی که داشت پی در پی توپ ها را در زمین طرف مقابل می خواباند. آمریکایی ها در مانده شده بودند و نمی دانستند که چه بکنند. در حین برگزاری مسابقه، سر و صدایی که دانشجویان برپا کرده بودند کلنل «باکستر» فرمانده پایگاه را متوجه بازی کرده بود و در نتیجه او نیز به زمین مسابقه آمد. در طول بازی از نگاه کلنل پیدا بود که مهارت، خونسردی و تکنیک عباس را زیر نظر دارد.
سرانجام در میان ناباوری آمریکایی ها، مسابقه با پیروزی عباس به پایان رسید. در این لحظه فرمانده پایگاه، که گویا از بازی خوب عباس تحت تأثیر قرار گرفته بود و شادمان به نظر می آمد، از عباس خواست تا در فرصتی مناسب به دفتر کارش برود.
چند روز بعد عباس از طرف فرمانده پایگاه به عنوان کاپیتان تیم والیبال پایگاه «ریس» انتخاب شد. با مسابقاتی که تیم والیبال پایگاه با چند تیم از شهر «لاواک» برگزار کرد، تیم والیبال پایگاه به مقام اول دست یافت و عباس به عنوان یک کاپیتان خوب و شایسته مورد علاقه فراوان کلنل «باکستر» قرار گرفته بود و بارها شنیدم که او عباس را «پسرم» صدا می کرد. (راوی: امیر خلبان روح الدین ابوطالبی)

پپسی نخور
در طول مدتی که من با عباس در آمریکا هم اتاق بودم، همه تفریح عباس در آمریکا در سه چیز خلاصه می شد : ورزش، عکاسی، و دیدن مناظر طبیعی. او همیشه روزانه دو وعده غذا می خورد ، صبحانه و شام.
هیچ وقت ندیدم که ظهرها ناهار بخورد . من فکر کنم عباس از این عمل ، دو هدف را دنبال می کرد ؛ یکی خودسازی و تزکیه نفس و دیگری صرفه جویی در مخارج و فرستادن پول برای دوستانش که بیشتر در جاهای دوردست کشور بودند. بعضی وقت ها عباس همراه شام، نوشابه می خورد ؛ اما نه نوشابه هایی مثل پپسی و .... که در آن زمان موجود بود ؛ بلکه او همیشه فانتای پرتقالی می خورد. چند بار به او گفتم که برای من پپسی بگیرد ، ولی دوباره می دیدم که فانتا خریده است .
یک بار به او اعتراض کردم که چرا پپسی نمی خری ؟ مگر چه فرقی می کند و از نظر قیمت که با فانتا تفاوتی ندارد ،آرام و متین گفت :« حالا نمی شود شما فانا بخورید؟»
گفتم:« خب ، عباس جان برای چه ؟» سرانجام با اصرار من آهسته گفت :« کارخانه پپسی متعلق اسرائیلی هاست ؛ به همین خاطر مراجع تقلید مصرف آن را تحریم کرده اند .»
به او خیره شدم و دانستم که او تا چه حد از شعور سیاسی بالایی برخوردار است و در دل به عمق نگرش او به مسایل ، آفرین گفتم . (راوی: خلبان آزاده امیر اکبر صیادبورانی)


حکایت آن نخ

 

مدت زمانی که عباس در «ریس» حضور داشت با علاقه فراوانی دوست یابی می کرد ، آنها را با معارف اسلامی آشنا می نمود و می کوشید تا در غربت از انحرافشان جلوگیری کند .
به یاد دارم که در ان سال ، به علت تراکم بیش از حد دانشجویان اعزامی از کشورهای مختلف ، اتاق هایی با مساحت تقریبی سی متر را به دو نفر اختصاص داده بودند . همسویی نظرات و تنهایی ، از علت های نزدیکی من با عباس بود ؛ به همین خاطر بیشتر وقت ها با او بودم.
یک روز هنگامی که برای مطالعه و تمرین درس ها به اتاق عباس رفتم ، در کمال شگفتی «نخی» را دیدم که به دو طرف دیوار نصب شده و مساحت اتاق را به دو نیم تقسیم کرده بود . نخ در ارتفاع متوسط بود ، به طوری که مجبور به خم شدن و گذر از نخ شدم . به شوخی گفتم : «عباس ! این چیه! چرا بند رخت را در اتاقت بسته ای؟»
او پرسش مرا با تعارف میوه، که همیشه در اتاقش برای میهمانان نگه می داشت ، بی پاسخ گذاشت.
بعدها دریافتم که هم اتاقی عباس جوانی بی بند وبار است و در طرف دیگر اتاق ، دقیقاً رو به روی عباس ، تعدادی عکس از هنرپیشه های زن و مرد آمریکایی چسبانده و چند نمونه از مشروبات خارجی را بر روی میزش قرار داده است .
با پرسش های پی در پی من، عباس توضیح داد که با هم اتاقی اش به توافق رسیده و از او خواهش کرده چون او مشروب می خورد لطفاً به این سوی خط نیاید؛ بدین ترتیب یک سوی اتاق متعلق به عباس بود و طرف دیگر به هم اتاقی اش اختصاص داشت و آن نخ هم مرز بین آن دو بود . روزها از پس یکدیگر می گذشت و من هفته ای یکی ، دو بار به اتاق عباس می رفتم و در همان محدوده او به تمرین درس های پروازی مشغول می شدم و هر روز می دیدم که به تدریج نخ به قسمت بالاتر دیوار نصب می شود؛ به طوری که دیگر به راحتی از زیر آن عبور می کردم .
یک روز که به اتاق عباس رفتم او خوشحال و شادمان بود و دریافتم که اثری از نخ نیست . علت را جویا شدم . عباس به سمت دیگر اتاق اشاره کرد. من با کمال شگفتی دیدم که عکس های هنر پیشه ها از دیوار برداشته شده بود و از بطری های مشروبات خارجی هم اثری نبود. عباس گفت : دیگر احتیاجی به نخ نیست ؛ چون دوستمان با ما یکی شده. (راوی: امیر خلبان روح الدین ابوطالبی)
بدو تا شیطان را جابگذاری!
در دوران تحصیل در آمریکا، روزی در بولتن خبری پایگاه «ریس» که هر هفته منتشر می شد، مطلبی نوشته شده بود که توجه همه را به خود جلب کرد. مطلب این بود: دانشجو بابایی ساعت 2 بعد از نیمه شب می دود تا شیطان را از خودش دور کند.
من و بابایی هم اتاق بودیم. ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم. او گفت: ـچند شب پیش بی خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن پایگاه و شروع کردم به دویدن. از قضا کلنل «باکستر» فرمانده پایگاه با همسرش از میهمانی شبانه بر می گشتند. آنها با دیدن من شگفت زده شدند. کلنل ماشین را نگه داشت و مرا صدا زد. نزد او رفتم. او گفت: در این وقت شب برای چه می دوی؟ گفتم: خوابم نمی آمد خواستم کمی ورزش کنم تا خسته شوم. گویا توضیح من برای کلنل قانع کننده نبود. او اصرار کرد تا واقعیت را برایش بگویم. به او گفتم: مسایلی در اطراف من می گذرد که گاهی موجب می شود شیطان با وسوسه هایش مرا به گناه بکشاند و در دین ما توصیه شده که در چنین موقعی بدویم و یا دوش آب سرد بگیریم.
آن دو با شنیدن حرف من، تا دقایقی می خندیدند، زیرا با ذهنیتی که نسبت به مسایل جنسی داشتند نمی توانستند رفتار مرا درک کنند.»
(راوی: امیر اکبر صیاد بورانی)

عیدی سربازان
پنج یا شش روز به عید سال 1361 مانده بود . ساعت ده شب عباس به منزل ما آمد و مقداری طلا که شامل یک سینه ریز و تعدادی دستبند بود به من داد و گفت :« فردا به پول نیاز دارم ، اینها را بفروش»
گفتم :« اگر پول نیاز دارید ، بگویید تا از جایی تهیه کنم »
او در پاسخ گفت :« تو نگران این موضوع نباش . من قبلاً اینها را خریده ام و فعلاً نیازی به آنها نیست . در ضمن با خانواده ام هم صحبت کرده ام .»
من فردای آن روز به اصفهان رفتم . آنها را فروختم و برگشتم . بعدازظهر با ایشان تماس گرفتم و گفتم که کار انجام شد . او گفت که شب می آید و پول ها را می گیرد . عباس شب به منزل ما آمد و از من خواست تا برویم بیرون و کمی قدم بزنیم . من پول ها را با خود برداشتم و رفتیم بیرون . کمی که از منزل دور شدیم گفت :وضع مناسب نیست قیمت اجناس بالا رفت و حقوق کارمندان و کارگران پایین است و درآمدشان با خرجشان نمی خواند و.....
او حدود نیم ساعت صحبت کرد . آنگاه رو به من کرد و گفت:« شما کارمندها عیالوار هستید . خرجتان زیاد است ومن نمی دانم باید چه کار کنم » بعد از من پرسید :« این بسته اسکناس ها چقدری است ؟» گفتم: صد تومانی و پنجاه تومانی. پول ها را از من گرفت و بدون اینکه بشمارد ، بسته پول ها را باز کرد و از میان آنها یک بسته اسکناس پنجاه تومانی درآورد و به من داد و گفت :«این هم برای شما و خانواده ات . برو شب عیدی چیزی برایشان بخر.»
ابتدا قبول نکردم . بعد چون دیدم ناراحت شد ، پول را گرفتم و پس از خداحافظی ، خوشحال به خانه برگشتم .بعدها از یکی از دوستان شنیدم که همان شب پول ها را بین سربازان متأهل ، که قرار بود فردا برای مرخصی عید نزد زن و فرزندانشان بروند تقسیم کرده است .(راوی: سید جلیل مسعودیان)
دست خدا و سر عباس
عباس نمازش را بسیار با آرامش و خشوع می خواند. در بعضی وقتها که فراغت بیشتری داشت آیه «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» را هفت بار با چشمانی اشکبار تکرار می کرد.
به یاد دارم از سن هشت سالگی روزه اش را به طور کامل می گرفت. او به قدری نسبت به ماه رمضان مقیّد و حساس بود که مسافرتها و مأموریتهایش را به گونه ای تنظیم می کرد تا کوچکترین لطمه ای به روزه اش وارد نشود. او همیشه نمازش را در اول وقت می خواند و ما را نیز به نماز اول وقت تشویق می کرد.
فراموش نمی کنم، آخرین بار که به خانه ما آمد، سخنانش دلنشین تر از روزهای قبل بود. از گفته های او در آن روز یکی این بود که: وقتی اذان صبح می شود، پس از اینکه وضو گرفتی، به طرف قبله بایست و بگو ای خدا! این دستت را بروی سر من بگذار و تا صبح فردا برندار.
به شوخی دلیل این کار را از او پرسیدم. او در پاسخ چنین گفت: اگر دست خدا روی سرمان باشد، شیطان هرگز نمی تواند ما را فریب دهد.
از آن روز تا به حال این گفته عباس بی اختیار در گوش من تکرار می شود. (راوی: اقدس بابایی)

 

دیدار در عرفات

سال 1366 که به مکه مشرف شدم ،‌عضو کاروانی بودم که قرار بود خلبان عباس بابایی هم با آن کاروان اعزام شود ؛ ولی ایشان نیامدند و شنیدم که به همسرشان گفته بودند:           
« بودن من در جبهه ثوابش از حج بیشتر است »          
در صحرای عرفات وقتی روحانی کاروان مشغول خواندن دعای روز عرفه بود و حجاج می‌گریستند ، من یک لحظه نگاهم به گوشه سمت راست چادر محل استقرارمان افتاد . ناگهان دیدم بابایی که با لباس احرام در حال گریستن است . ازخود پرسیدم که ایشان کی تشریف آورده‌اند ؟! کی محرم شده‌اند و خودشان را به عرفات رسانده‌اند . در این فکر بودم که نکند اشتباه کرده باشم . خواستم مطمئن شوم . دوباره نگاهم را به همان گوشه چادر انداختم تا ایشان را ببینم ولی این بار جای او را خالی دیدم .
این موضوع را به هیچ کس نگفتم ؛ چون می‌پنداشتم اشتباه کرده‌ام .
وقتی مناسک در عرفات و منا تمام شد و به مکه برگشتم ، از شهادت تیمسار بابایی با خبر شدم .در روز سوم شهادت ایشان ، در کاروان ما مجلس بزرگداشتی بر پا شد و در آنجا از زبان روحانی کاروان شنیدم که غیر از من تیمسار دادپی هم بابایی را درمکه دیده بود . همه دریافتیم که رتبه و مقام شهید بابایی باعث شده بود تا خداوند فرشته‌ای را به شکل آن شهید ، مأمور کند تا به نیابت از او مناسک حج را به جا آورد .           
در 15/5/1366 در حالی که قرار بود به همراه همسرش در مراسم حج حضور داشته باشد در سن 37سالگی در حین یک عملیات برون مرزی به شهادت رسید.

 

تولید علم و جنبش نرم افزاری از دیدگاه مقام معظم رهبری

 

علم، وسیله اقتدار در دنیای امروز است، باید علم را به دست آوریم

ما در همه ی امور احتیاج داریم که ارتقاء علمی پیدا کنیم؛ باید ارتقاء علمی پیدا کنیم. اگر ما ارتقاء علمی در جامعه پیدا نکردیم، بلاشک فردای کشور دچار مشکلات بزرگی است. بدیهی است آنچه را که دنیای مادی به دست آورده است، به کمک علم به دست آورده است.

رسیدن به اهداف بزرگ، جز با کسب علم امکان پذیر نیست       
باید تولید علم در دانشگاه ها و مراکز علمی کشور، به صورت امری مقدس و عبادت تلقی شود
تولید علم یعنی رفتن از راه هایی که به نظر، راه های نارفته است. البته این به آن معنا نیست که ما راه هایی را که دیگران رفته اند، نرویم و به تجربه های دیگران بی اعتنایی کنیم؛ بلکه به این معنا است که به فکر باشیم. در این دنیای عظیم و در این طبیعت بزرگ، ناشناخته های فراوانی وجود دارد که دانش پیشرفته ی امروز هنوز به آن ها دست نیافته است. ناشناخته ها بسیار فراوان است و به گمان زیاد به مراتب بیشتر از چیزهایی است که بشر تاکنون به آن ها دست یافته است. باید دقت کنیم، فکر کنیم و به دنبال کشف ناشناخته ها باشیم. باید همان استعدادی را که گفته شد و بنده هم می دانم مغز و فکر ایرانی آن را دارد، به کار بیندازیم. راه های میان بر را پیدا کنیم و از بدعت و نوآوری در وادی علم، بیمناک نباشیم. این حرکت باید در دانشگاه ها و مراکز علمی و تحقیقاتی ما به صورت انگیزه ای عام، امری مقدس و یک عبادت تلقی شود. همه ی رشته های علوم باید به این صورت دربیاید. ما باید این جرأت را داشته باشیم که فکر کنیم می توانیم نوآوری کنیم.

دانشگاه ها باید به صورت عملی، به علم اهمیت بدهند

دانشگاه ها باید به علم اهمیت بدهند. اهمیت دادن، فقط یک امر قلبی نیست؛ عمل لازم دارد. این عمل، مقدمات و برنامه ریزی و اهتمام شدید لازم دارد. مایه گذاشتن از وقت و امکانات دانشگاه برای هر کار غیر علمی، به طور طبیعی از این اهتمام علمی خواهد کاست. حالا یک وقت آن کار، لازم و در حد ضرورت است، مانعی ندارد؛ اما افراد در آن کارها، به گرایش علمی و حرکت علمی و سازندگی و به دنبالش بالندگی علمی که ما به آن نیاز داریم، لطمه خواهد زد.

نواندیشی و نوآوری علمی در تمام رشته ها، یکی از وظایف مهم دانشگاه ها است

یکی از وظایف مهم دانشگاه ها عبارت است از نواندیشی علمی. مسئله تحجر، فقط بلای محیط های دینی و افکار دینی نیست؛ در همه ی محیط ها، تحجر، ایستایی و پابند بودن به جزمی گرایی هایی که بر انسان تحمیل شده بدون این که منطق درستی به دنبالش باشد یک بلاست. آنچه برای یک محیط علمی و دانشگاهی وظیفه ی آرمانی محسوب می شود، این است که در زمینه ی مسائل علمی، نواندیش باشد؛ معنای واقعی تولید علم این است. تولید علم، فقط انتقال علم نیست؛ نوآوری علمی در درجه ی اول اهمیت است. این را من از این جهت می گویم که باید یک فرهنگ بشود. این نواندیشی، فقط مخصوص اساتید نیست؛ مخاطب آن، دانشجویان و کل محیط علمی هم هست.

 


90/7/20::: 11:36 ص