سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشجو، سربلندی دنیا ورستگاری آخرت دارد. [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

صفحات اختصاصی
 
امور مالی و شهریه آموزش و امتحانات تماس با دانشگاه پژوهش و فرهنگی اخبار دانشگاه چه خبر در شهر شهدای آغاجاری مسابقه فجر انقلاب تصاویرآغاجاری برنامه کلاسی 90-91 آبادانی روستاها - آب و خاک برنامه کلاسی 90-91 نرم افزار - فناوری اطلاعات برنامه کلاسی 90-91 مدیریت اجرایی - مهندسی صنایع برنامه کلاسی 90-91 حسابداری-بازرگانی-صنعتی برنامه کلاسی 90-91 مترجمی زبان انگلیسی برنامه دروس فارسی و زبان عمومی 90-91 نشریه انجمن علمی مهندسی نرم افزار دانشگاه پیام نور نشریه انجمن علمی مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور آغا نشریه انجمن علمی حسابداری دانشگاه پیام نور آغاجاری نشریه انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه پیام نور نشریه انجمن علمی مدیریت صنعتی دانشگاه پیام نور آغا نشریه انجمن علمی مدیریت آب و خاک دانشگاه پیام نور نشریه انجمن علمی مدیریت آبادانی روستاها دانشگاه پی نشریه انجمن علمی مدیریت اجرایی دانشگاه پیام نور آغ نشریه انجمن علمی مترجمی زبان دانشگاه پیام نور آغاج نشریه انجمن علمی مدیریت بازرگانی دانشگاه پیام نور نشریه انجمن علمی مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه پیا برنامه کلاسی 90-91 رشته الهیات برنامه کلاسی 90-91 مدیریت اجرایی - مهندسی صنایع حذف و اضافه برنامه کلاسی استاد برومندزاده برنامه میانترم تعدادی از دروس تعیین شده
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :81
بازدید دیروز :125
کل بازدید :138421
تعداد کل یاداشته ها : 62
04/2/18
5:54 ع
موسیقی

 

 

دانشجویان در کشورهای   مختلف  :


ژاپن  : بشدت   مطالعه می کند و برای تفریح ربات می سازد  !
مصر : درس می خواند و هر از گاهی بر علیه حسنی مبارک، در و پنجره دانشگاهش را می شکند!
هند: او پس از چند سال درس خواندن عاشق دختری می شود و همزمان برادر دوقولویش که سالها گم شده بود را پیدا می کند. سپس ماجراهای عاشقانه و اکشنی(ACTION) پیش می آید و سرانجام آندو با هم عروسی می کنند و همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود!
عراق: مدام به تیر ها و خمپاره های تروریست ها جاخالی می دهد ودر صورت زنده ماندن درس می خواند.
چین: درس می خواند و در اوقات فراغت مشابه یک مارک معروف خارجی را می سازد و با یک دهم قیمت جنس اصلی می فروشد!
اسرائیل: بیشتر واحدهایی که او پاس کرده، عملی است او دوره کامل آموزشهای رزمی و کماندویی را گذرانده!
گینه بی صاحاب!!: او منتظر است تا اولین دانشگاه کشورش افتتاح شود تا به همراه بر و بچ هم قبیله ای درس بخواند.
پاکستان: او بشدت درس می خواند تا در صورت کسب نمره ممتاز، به عضویت القاعده یا گروه طالبان در بیاید. (البته بع ضی شون)
اوگاندا: درس می خواند و در اوقات بیکاری بین کلاس؛ چند نفر از قبیله توتسی را می کشد. (بع زی شون )
انگلیس: نسل دانشجوی انگلیسی در حال انقراض است و احتمالا تا پایان دوره کواترناری!! منقرض می شود
ایران (دانشجویان غیر پیام نورو..): عاشق تخم مرغ است .سرکلاس عمومی چرت می زند و سر کلاس اختصاصی جزوه می نویسد! سیاسی نیست ولی سیاسی ها را دوست دارد. معمولا لیگ تمام کشورهای بالا را دنبال می کند.عاشق عبارت « خسته نباشید» است، البته نیم ساعت مانده به آخر کلاس .
هر روز دو پرس از غذای دانشگاه را می خورد و هر روز به غذای دانشگاه بد و بیراه میگوید.او سه سوته عاشق می شود .
اگر با اولی ازدواج کرد که کرد، و الا سیکل عاشق شدن و فارغ شدن او بارها تکرار می شود!
جزء قشر فرهیخته جامعه محسوب می شود ولی هنوز دلیل این موضوع مشخص نشده؛ که چرا صاحبخانه ها جان به عزرائیل می دهند ولی خانه به دانشجوی پسر نمی دهند! او چت می کند! خیابان متر می کند . نسل دانشجوی ایرانی درسخوان در خطر انقراض است .

غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود

زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

 

ظرایف و طرایف

 زاهد بنى اسرائیل و کفشگر

زاهدى در بنى اسرائیل شصت سال عبادت کرده بود. در خواب دید که فلان کفشگر از وى بهتر است. از صومعه بدر آمد به خانه اسکاف. کفشگر برخاست و دست و پاى وى بوسید و مى گفت:... از بهر چه به زیر آمدى و تو را از صومعه چه چیز فرود آورد؟ گفت: تو مرا فرود آوردى، مرا از عمل خود آگاه کن. نمى خواست که بگوید. گفت: مردى پیشه کارم، آنچه کسب کنم نیمى به قوت کنم از بهر عیال و نیمى به صدقه بدهم... زاهد از پیش وى بیامد. در خواب شنید که برو از وى بپرس که این زردى رویت از چیست؟ برفت و پرسید، گفت: «از آن است که چشم من بر هیچ آفریده نیاید جز این که گویم: او از من بهتر است، و من نیستم». پس بدانست که فضل و برترى کفشگر بر زاهد از بهر آن بود که وى نفس را نکوهیده داشتى و خودبین نبودى.

 

خواسته هاى نفسانى و آرزوهاى دراز

جابر بن عبدالله گوید که پیغامبر (ص) گفت که بیشترین چیزى که بر امت خود بترسم متابعت هواست و درازى اَمَل. اما متابعت هوا مرد را از راه حق بیفکند و درازى اَمل آخرت را فراموش کند.

 

هوس دزدى

آورده اند که مردى را هوس دزدى به سرش زد و مى خواست که در آن حرفه کمالى یابد. او را نشان دادند که در شهر نیشابور مردى است که در این علم کمالى دارد و در دقایق اِختفاء و اسرار عارف و واقف است. آن مرد از شهر خود عزم آن جا کرد. چون به نیشابور رسید سراى آن دزد را نشان خواست و به خدمت او رفت و خود را بر وى عرضه کرد و گفت: «آمده ام تا از تو چیزى آموزم و در علمِ دزدى مهارتى حاصل کنم». استاد او را خوش آمد گفت. چون طعام پیش آوردند مرد خواست که تناول کند، استاد نیشابور او را گفت که: «به دست چپ بخور». مرد دست چپ در پیش کرد و خواست تا طعام خورد، چون عادتش نبود نتوانست خورد. دست راست بیرون کرد، استاد گفت: «جان پدر در این کار که تو قدم نهاده اى اول مقام او این است که او قطع کنند از آنکه حکم شرع است که اگر تو را به دزدى بگیرند دست راست تو ببرند، باید که به دست چپ طعام خوردن عادت کرده باشى تا آن روز رنج نبینى...» مرد را از این سخن اِنتباهى پدید آمد و گفت: «در کارى که به طمع سیمى(پولی) که به دست آید دست سیمین(ظریف) را به باد دادن، شروع نا کردن اولیتر». پس از سر آن شغل درگذشت و بساط آن تمنى در نوشت.